جدول جو
جدول جو

معنی مانوس شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مانوس شدن
انس گرفتن، اخت شدن، عادت کردن، آمخته شدن، خوگر شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مانند شدن
تصویر مانند شدن
شبیه شدن
فرهنگ فارسی عمید
(کَ دَ)
شبیه گردیدن. مماثلت. مشابهت. تشابه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آنچه مردم بخورد اندر معده نیم پخته شود و از معده به جگر اندر آید و اندر جگر خون گردد و از جگر به رگها اندر آید و به هر اندامی از اندامهای یکسان نصیبی برسد و مانند آن شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً). هرآنگه محسوس حاضر بود حساس مانند او شود به فعل. (مصنفات بابا افضل).
- مانند چیزی شدن، تمثل. (ترجمان القرآن).
- مانند شدن کسی را، تقیل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
نومید شدن امید بر گرفتن نا امید گردیدن نومید شدن: محمود را آبله بر آمد... پس بر کیارق را نیز آبله بر آمد چندانکه از حیات او مایوس شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانند شدن
تصویر مانند شدن
شبیه گردیدن: هر آنگه محسوس حاضر بود حساس مانند اوشود بفعل
فرهنگ لغت هوشیار
عاجزشدن از کارافتادن: چو مانده شد از کار رخش و سوار یکی چاره سازید بیچاره وار. (شا. بخ 1697: 6)، خسته شدن کوفته گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامون شدن
تصویر مامون شدن
در پناه بودن در زنهار بودن در زنهار بودن، امن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوس شدن
تصویر محبوس شدن
زندانی شدن حبس شدن زندانی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
سهشیدن درک شدن توسط یکی از حواس: گرز ها و تیغها محسوس شد پیش بیمار و سرش منکوس شد، (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
ور افتادن بر افتادن، کهنه شدن، ناپدید شدن، دیوانه شدن کهنه شدن، بی رونق شدن فرسوده شدن، ناپدید شدن، دیوانه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنون شدن
تصویر معنون شدن
ابتدا شدن عنوان شدن، دارای حیثیت و نام و نشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسوس شدن
تصویر موسوس شدن
بوسوسه افتادن بهوس افتادن: (لب از ترشح می پاک کن برای خدا که خاطرم بهزاران گنه موسوس شد) (حافظ. 113)
فرهنگ لغت هوشیار
ناامیدشدن، نومید گشتن، دل سرد شدن، وازده شدن، محروم شدن، ناکام گشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
يصبح مهندسا
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
Engineer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
ingénieur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
mühendis olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
انجینئر بننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
กลายเป็นวิศวกร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
kuwa mhandisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
להיות מהנדס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
エンジニアになる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
工程师
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
엔지니어가 되다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
প্রকৌশলী হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
menjadi insinyur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
engenheiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
इंजीनियर बनना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
ingegnere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
ingeniero
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
Ingenieur werden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
стати інженером
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
инженер
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
zostać inżynierem
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهندس شدن
تصویر مهندس شدن
ingenieur worden
دیکشنری فارسی به هلندی